تبلیغات

وصیتنامه کورش به زبان انگلیسی

وصیتنامه کورش به زبان انگلیسی

برای دیدن مطلب به ادامه مطلب بروید...

ن زیر قسمتی از وصیت نامه ی منسوب به کورش کبیر است .

امید که جوانان و تمامی اقشار جامعه در روزگار قحط صفا ، صمیمیت و احترام فرهنگ و منش نیاکانمان را ز نو بازیابند . نیک بیندیشند ، نیک بگویند و نیک رفتار کنند .

« نیایش »

 

ای خدا ، نیایش مرا که پایان زندگی من است بپذیر !

 

سپاسگزارم که…………

صداهایی به من نمودی که چه باید بکنم و ازچه چیزهایی بپرهیزم ،

 

مخصوصا حق شناسم از اینکه هیچگاه از یاری خود مرا محروم نکردی .

 

خدایا از شما خواستارم همسر و فرزندان ، دوستان و وطنم را سعادتمند بداری .

 

 

 

« کورش »

 

کورش فرزندان و دوستان وکارگزاران عمده ی پارس را به حضور طلبید ، چون همه حاضر شدند چنین گفت : آخر زندگانی من فرا رسیده ، چون در گذشتم شما مرا سعادتمند بدانید . دوستانم به واسطه ی نیکی های من خوشبخت و دشمنانم پست گشتند. پیش از من وطنم ، ایالتی گمنام از آٍسیا بود و اکنون که می روم « ملکه ی آسیا » است . تمام عمرم چنان که می خواستم گذشت . هیچ گاه تکبر یا شادی خارج از اندازه به خود راه ندادم ، اکنون که پایان عمرم رسیده ، خوشبختم که شما را زنده می بینم و دوستان و وطنم سعادتمندند .

 

همیشه به یاد داشته باشید که در وطن ما نه فقط برادر کوچکتر به بزرگتر ، گذشت می کند بلکه در میان هم شهریها هم کوچکتر ؤ بزگتر را در راه رفتن ، نشستن و حرف زدن بر خود مقدم می دارد .

 

شما ای فرزندان ! از کودکی آموخته اید که پیرمردان را حترام کنید ، چنانکه کوچکترها هم باید شما را احترام کنند

 

پسرم ای کمبوجیه ! فراموش نکن که حفظ سلطنت به داشتن عصای سلطنت نیست بلکه مطمئن ترین و حقیقی ترین ، حافظان آن دوستان وفا دارند و به دست آوردن این دوستان به زرو میسر نمی شود ، زیرا وفا ثمر نیکی است .

 

خدا ، حافظ این نظم ثابت و تغییر ناپذیر عالم است که جلال و عظمت آن فوق هر بیانی است . کار یا فکری نکنید که برخلاف تقدس و عدالت باشد .

 

ای فرزندان ! چون مُردم جسد مرا در طلا نگذارید . زودتر آن را به خاک بسپارید که چیزی به از خاک نیست که شخص را با آن که بهترین چیزهای خوب و زیبا به بار می آورد و می پرورد ، مخلوط گردد . به پارسها و متحدین من بگویید ، دور قبر من جمع نشوند و به من تبریک گویند ، که بعد از این در امنیت و آرامش و دور از اثرات بد ، خواهم بود و به همه ی کسانی که در موقع دفن من حاضر خواهند شد هدایایی بدهید ، زیرا عادت بر این است که در موقع دفن شخص سعادتمند چنین کنند و آخرین حرف مرا فراموش نکنید ، اگر می خواهید به دشمنان زیان رسانید به دوستان نیکی کنید .

 

 

 

ترجمه ی وصیت نامه ی کورش به زبان انگلیسی

 

Praise

 

Oh , God , accept my praise which is the end of life.

 

I thank U for the revelation, which U give me in order to know what I should do, and what I shouldnt do , I thank U specially because U have never deprived me of your help .

 

Oh God , I beg thee to prosper my wife , children , friends and fatherland.

 

(Koorosh)

 

Koorosh ( Kurosh ) requested the presence of his children, friends and the main agents for Pars. When they became present ,he said: now this the end of my life . When I die, U should know that I“ve achieved prosperity. Because of my benevolence, my friends are prosperous while my enemies are humiliated. Before I was born, my fatherland was an unknown province of Asia, but now that I leaving this world, it is the queen of Asia. I spent all my life, as I wanted to, I have never fallen extremely happy or proud. Now, that is the end of my life, I am happy to see U alive. I am also so glad to see my friends and fatherland prosperous. U should always remember that in our fatherland, not only does the younger person should respect the older one in any aspect such as walking, sitting and talking.

 

My children, since childhood, U has learned to respect the old man as U expects the younger person to respect U.

 

My son Kambugiyeh do not forget that the maintenance of the region is not to have the scepter but the faithful friends are the most confident and the realest preservers of the region and it is not easy to make friends with these true people, because the trust is the result of goodness.

 

God is the preserver of this fixed and unchanged order of the world, which its greatness is beyond the any expression.

 

Do not commit a crime, which is against the law (justice).

 

My children (sons), when I die, do not put my corpse into gold. Burry it as soon as possible. There is nothing better than the soil, because the person connected to a substance, which grows up the most beautiful matters. Tell the Pars and my alley not to gather round my grave but congratulate me because, from now on ward, I will live peacefully and be away from the sins.

 

Give gifts to all the people who are present at my burial ceremony before their going because when a prosperous person is going to be buried, this action should be done.

 

Do not forget my last advice: IF U WANT TO OVERCOME THE ENEMY, YOU SHOULD TRY TO TREAT FRIENDS KINDLY AND WELL.

 

*The above text is part of will attributed to Koorosh the Great and selected for readers because of moral and important points

پاسخ دهید

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...