آموزش محتوا محور- Content-based Instruction
آموزش محتوا محور
Content-based Instruction
..CBI..
اگر مطلب قبل را مطالعه کرده باشید می دانید که قواعد آن بر پایه ی رویکرد ارتباطی بنا شده بود. در این مطلب و دو نوشته ی آینده، رویکرد هایی را بررسی می کنیم که آن ها نیز ماهیت ارتباطی دارند اما به گونه ای جالب و متفاوت. در واقع، این روش های آموزشی با تمرکز بر ساختار و فرم های زبانی و تمرین آن ها در قالب کارهای گروهی معمول اجرا نمی شوند، بلکه تمرکز آن ها برخود پروسه ی آموزش و یادگیری است که در آن تدریس بر اساس محتوا و موضوعاتی که دانش آموزان و دانشجویان خواهند آموخت؛ سازماندهی می شود، مانند: ریاضی، شیمی، جغرافی و صدها عنوان آکادمیک دیگر.
هوات(Howatt) در سال 1984 اظهار داشت: در این گونه رویکرد ها، دانش آموزان به جای این که یاد بگیرند که از زبان انگلیسی استفاده کنند، یاد می گیرند که از این زبان برای یادگیری استفاده کنند. لازم به ذکر است که این سه رویکرد شامل: محتوا محور، فعالیت محور و مشارکتی می باشد که هر کدام را جداگانه بررسی خواهیم کرد.
خصوصیات، مواد و فعالیت ها :
استفاده از محتوای رشته های مختلف در پروسه ی یادگیری زبان کار جدیدی نیست. چراکه برای سالیان سال از این کار برای تسلط آکادمیک فراگیران در بطن زبان دوم استفاده شده است.
کمک مهمی که آموزش محتوا محور به فراگیران می کند، ادغام یادگیری زبان با دیگر مضمون ها می باشد که در واقع می توان گفت با یک تیر دو نشان زده می شود. از یک سو، از زبان دوم برای یادگیری موضوعات مورد نیاز یا علاقه ی فراگیر استفاده می شود و از سوی دیگر، تجربیات و اطلاعات زبانی وی فعال و به کار گرفته می شود و حتی تقویت هم می شود.
طی سال های متمادی دیده شده که موضوعات آکادمیک و درسی، محتوا و زمینه ی طبیعی برای آموزش زبان ایجاد می کند. این مشاهدات منجر به شکل گیری و تشویق نهضت " زبان در خلال برنامه ی درسی" بومیان انگلستان در سال 1970 شد که مهارت آموزی خواندن و نوشتن( Reading & Writing ) اصولی آکادمیک را در کنار موضوعات درسی در برنامه های آموزشی قرار دادند. واضح است که غیر انگلیسی زبان ها در مدارس و دانشگاه های بین المللی باید در کنار یادگیری مواد درسی خود، زبان انگلیسی خود را در این زمینه تقویت کنند تا بتوانند موفق عمل کنند.
ویژگی جالب توجه دیگر این رویکرد، وجود مدل های مختلف آن است که طی توسعه ی این نوع آموزش از آن مشتق شده است که رایج ترین آن ها 3 مدل :
مضمون محور(Theme-based) ، افزوده یا ضمیمه(Adjunct) و مدل حمایتی (Sheltered) می باشد که در زیر به معرفی مختصر آن ها می پردازیم :
Theme-based : به دوره ی آموزش زبانی اشاره دارد که برنامه و طرح درسی آن بر اساس محتوا و مضمون درس ها پی ریزی می شود.
Adjunct : در این مدل، دانش آموز در دو کلاس یا دوره شرکت می کند. یکی برای یادگیری محتوای مورد نظر و دیگری جهت تقویت مهارت های زبانی لازم در حوزه های علمی مثل مهارت نت برداری، نوشتن مقاله، درک مطلب و... که این دو در راستای یکدیگر و کاملا هماهنگ عمل می کنند.
Sheltered : در مواردی که بومیان و غیر بومیان در یک کشور خارجی به طور هم زمان در یک دوره آکادمیک ثبت نام می کنند، جهت حمایت و جلوگیری از عقب ماندن غیر بومیان، از مواد و تکنیک های خاصی استفاده می کنند که لازم نباشد دوره درسی خود را تا بالا بردن سطح زبان خود به تعویق بیاندازند که معمولا این کار توسط متخصص همان رشته خاص انجام می شود.
در مورد مواد آموزشی باید توجه شود که مطالب مورد استفاده باید معتبر باشد. یعنی همان موادی به کار برده شود که برای بومیان آن زبان استفاده می شود. مانند: روزنامه، مجله، کتاب، فیلم و .... قابل ذکر است که معلم باید بر هر دو حیطه ی علمی و زبانی مسلط باشد تا بتواند در تفهیم و انتقال مطالب موفق عمل کند.
در خصوص فعالیت های کلی در کلاس باید توجه شود که معمولا درس ها را با تمرینات اولیه شروع می کنند تا توجه و علاقه ی فراگیران برانگیخته شود و در عین حال برای استفاده از زبان دوم جهت یادگیری مطالب آماده شوند. فعالیت های رایجی که در این نوع آموزش استفاده می شود شامل موارد زیر می باشد:
- ارتقای مهارت های زبانی(خصوصا خواندن و نوشتن)
- واژه سازی و افزایش دایره لغات علمی
- ایجاد و سازماندهی بحث ها
- ارتباط تعاملی
- مهارت های مطالعه
- ترکیب محتوای آموزشی با گرامر
در کلاس :
فرض کنید وارد کلاسی شده اید که دانش آموزان در یک مدرسه بین المللی در حال خواندن جغرافیا و انگلیسی به روش محتوا محور هستند. اکثر دانش آموزان چینی زبان هستند اما چند نفر ژاپنی و کره ای نیز در بین آنها یافت می شود. معلم به انگلیسی از آن ها می پرسد که جهان چیست؟ تعدادی جواب می دهند و برخی هم با دست های خود شکل جهان را نشان می دهند و تعدادی ساکت می مانند. سپس معلم از زیر میز کره ی جغرافیایی را بیرون می آورد و روی میزش می گذارد و می پرسد: راجع به آن چه می دانید؟ آن ها پاسخ می دهند و معلم جواب ها را روی تخته می نویسد. هر کجا که دانش آموزان به مشکل برخورد کنند معلم کمک خواهد کرد. سپس معلم یک متن که عنوان آن ” درک جهان ” است، در کلاس پخش می کند. در قسمت بالای جزوه عنوان آن نوشته شده: "تعدادی لغات برای دانستن".
تعدادی لغت کلیدی که در فیلم نیز آمده، در جزوه وجود دارد. سپس معلم از دانش آموزان می خواهد زمانی که او در حال خواندن لغات است به او گوش فرا دهند. در زیر صفحه متنی نوشته شده که معلم می خواهد آن را بخوانند و جاهای خالی آن را با لغاتی که خوانده اند پر کنند.
بعد از اتمام کار، معلم فیلم را برای آن ها پخش می کند. زمانی که دانش آموزان در حال تماشای فیلم مربوط به متن هستند، جاهای خالی باقی مانده را نیز پر می کنند و در آخر به بررسی و تصحیح جواب ها می پردازند. سپس معلم توجه آن ها را به بعضی افعال همچون: are called, are located جلب می کند و می گوید این ها افعال مجهول هستند که در طی این هفته به آن ها آموزش خواهد داد. اما جهت ارائه ی توضیحی مختصر برای آمادگی ذهنی آن ها می گوید که فعل مجهول زمانی استفاده می شود که بخواهیم تمرکز را از فاعل جمله برداریم و بر عمل انجام شده تاکید کنیم.
فعالیت بعدی این است که معلم، دانش آموزان را با مفهوم طول و عرض جغرافیایی آشنا کند و چگونگی پیدا کردن نقاط مختلف زمین با آن را روی کره نشان دهد. مثلا می گوید: این شهر در عرض ۶۰ درجه شمالی و طول ۱۱ درجه شرقی واقع شده است. با این کار درس جغرافیا را با مجهول زبان انگلیسی ترکیب کرده است. به جمله توجه کنید:
This city is located at latitude 60 degree north and longitude 11 degree east.
سپس یکی از دانش آموزان را به پایین کلاس می آورد که شهر را روی کره ی جغرافیایی پیدا کند. او هم به شهر اسلو(Oslo) نروژ اشاره می کند.
معلم در قسمت بعد، دانش آموزان را به بازی "حدس" دعوت می کند. او ابتدا کلاس را به گروه های کوچک تقسیم می کند و می گوید که هر گروه باید اسم پنج شهر را بگوید و بعد آن را روی کره ی زمین نشان دهند و همچنین طول و عرض جغرافیایی آن را یادداشت کنند.
برای تکلیف منزل، به عنوان مثال یک نقشه استرالیا به کلاس داده می شود. آن ها باید توضیحات را بخوانند و بر اساس آن، شهرهای اصلی را نشانه گذاری کنند و بنویسند.
باید متذکر شویم که برخی مواقع تکلیف نوشتن(Writing) به دانش آموز محول می شود اما این کار معمولا در خود کلاس با همیاری و کمک معلم و گرفتن بازخورد از او و ایجاد تعامل و مشارکت(در قالب نامه نگاری با معلم) انجام می شود و شیوه ی قدیمی نوشتن در خانه و تصحیح معلم در جلسات بعد در این روش ترجیح داده نمی شود.
روند فعالیت هایی که در این کلاس فرضی مشاهده کردید، صرفا برای آشنایی بیشتر آورده شده و این به معنای ثابت و حتمی بودن این تکنیک ها نیست، چراکه این روش آموزشی -مانند برخی متد هایی که در مطالب قبل بررسی کردیم- فرمول ثابت و مشخصی ندارد و اصولا یک رویکرد فلسفی محسوب می شود تا روش شناختی(Methodological).
فواید :
- CBI، نیاز و علایق فراگیر را بهتر منعکس می کند. چراکه نیاز و هدف خاصی برای یادگیری مطالب وجود دارد که خود انگیزه ی قوی برای یادگیری زبان ایجاد می کند و روند آن را تسهیل می بخشد.
- از تجربه و دانش قبلی فراگیر فعالانه بهره گرفته می شود.
- به خاطر دید کل نگر این نوع آموزش به یادگیری زبان، خستگی و کسالتی که اغلب در بررسی ریز به ریز ساختار زبانی در رویکرد جزء نگر وجود دارد کمتر اتفاق می افتد.
- ایجاد اعتماد به نفس در یادگیری زبان به دلیل رفع نیاز اطلاعاتی و پیشرفت در زبان دوم به طور هم زمان.
ایجاد حس مسئولیت برای یادگیری و فرایند آن.
کمبود ها و راه حل های آن :
- از آن جایی که تمرکز اصلی این روش آموزشی بر روی یادگیری مستقیم زبان نیست، برخی از دانش آموزان ممکن است دچار سردرگمی شوند و حس کنند از این طریق چیزی نمی آموزند. برای این چالش بایستی در صورت لزوم روی نکات گرامری و یا لغوی نیز کار کنید تا مشکلات پیش رو کمرنگ تر شود.
- در مدارس و آموزشگاه هایی که انگلیسی زبان اول آن ها نیست، استفاده ی بیش از حد از زبان مادری دانش آموزان برای فهم مطالب باعث عقب ماندن و غفلت آن ها از زبام دوم می شود. برای این منظور، معلم بهتر است با لحن و شیوه ای مناسب و منطقی، اهمیت استفاده از زبان دوم در کلاس را برای دانش آموزانش روشن کند و آن ها را به استفاده ی هر چه بیشتر از زبان هدف، ترغیب نماید.
- توجه کنید که در یک کلاس ممکن است برخی دانش آموزان در حیطه ی زبان دوم، سطح پایین تری نسبت به بقیه داشته باشند و برای معلم، پیدا کردن منبع و مواد درسی معتبر که همه بتوانند از آن بهره کافی را ببرند دشوار باشد. برای این مشکل، معلم می تواند ابتدا از متن های به زبان مادری جهت پیش آگاهی دانش آموزان استفاده کند و بعد از آن، دانش آموزان را به استفاده از زبان دوم تشویق کند. لازم به ذکر است که معلم می تواند از راهنمایی و کمک افراد خبره ی آن رشته نیز جهت پیدا کردن منابع معتبر بهره بگیرد.
- مشکل احتمالی دیگر این است که برخی دانش آموزان ممکن است با صرف کپی برداری و حفظ کردن مطالب بخواهند مطالب را بیاموزند. روشن است که این کار از فهم موضوع جلوگیری می کند و از اشتباه ترین روش هاست! برای این منظور، معلم بایستی در قالب محول کردن کار و وظیفه ای خاص، دانش آموزان را وادار کند تا از اطلاعات بدست آمده عملا استفاده کنند و یا این که با ایجاد یک بحث، دانش آموزان را به تفکر و اظهارنظر دعوت نماید.
در آخر چنان چه دراستفاده از این رویکرد تجربه، مشکل و یا راه حلی در نظر دارید، با ما و مخاطبان گرامی در میان بگذارید.
با تشکر از توجه شما
فرناز زمانی - فعال بخش روش تدریس
1 نظر
فیلمی ک گفته رو کجا باید ببینم؟