تبلیغات

ترجمه ی درس 2 introductry steps to understanding

ترجمه ی درس 2 introductry steps to understanding

ترجمه در ادامه ی مطلب

سه شنبه ی گذشته یک خانم مُسن برای خرید بیرون رفت. او به سمت بانک آمد و یک ماشین را نزدیک در[بانک] دید. یک مرد از آن [ماشین] بیرون آمد و داخل بانک رفت. او [خانم مسن] داخل ماشین را نگاه کرد. کلیدها داخل قفل بودند.
خانم مسن کلیدها را برداشت و دنبال مرد داخل بانک رفت.
مرد یک تفنگ (اسلحه) از جیبش بیرون آورد و به کارمند بانک گفت:«تمام پول ها را به من بده!» [هرچی پول داری رد کن بیاد!]
اما خانم مسن این را ندید. او به طرف مرد رفت،کلیدها را در دستش گذاشت و گفت:«مرد جوان،تو احمقی! هرگز کلیدهایت را داخل ماشین نگذار(رها نکن)،کسی آن را خواهد دزدید!»
مرد برای لحظاتی به خانم مسن نگاه کرد،سپس به کارمند نگاه کرد و سپس کلیدهایش را گرفت و به بیرون بانک دوید،سوار ماشینش شد و سریع فرار کرد،بدون هیچ پولی!

Clerk: Office worker
Stupid: Foolish

پاسخ دهید

6 نظر

ali  ۱۳۹۴/۰۶/۱۵ - ۱۴:۱۱:۳۸

ممنون منو از یک ساعت کار نجات دادید

محمد صالح  ۱۳۹۵/۱۱/۱۱ - ۱۵:۵۰:۰۰

لایک برادر لایک

صبری  ۱۳۹۶/۰۵/۲۳ - ۱۸:۳۷:۳۸

وااای خیییلی ممنون.حسابی کارمو راحت کردین.مرسی

دینا  ۱۳۹۹/۰۱/۱۷ - ۱۹:۳۵:۱۲

عالییییی

ilmaz  ۱۴۰۱/۰۵/۰۸ - ۱۴:۰۴:۰۲

good

Nashenas  ۱۴۰۲/۰۹/۲۰ - ۲۲:۲۴:۳۸

Perfect 👌